مدتی قبل سرقت از خانهای در شمال تهران به ماموران پلیس گزارش شد و مالباخته از سرقت ۱۲۷ هزار دلار خبر داد.
در تحقیقات پلیسی مشخص شد دلارهای سرقت شده متعلق به مادر و پسری است که در یک ساختمان، اما در دو طبقه مجزا زندگی میکنند. این در حالی بود که هنگام سرقت درها تخریب نشده بود؛ بنابراین احتمال آشنا بودن سارق یا سارقان وجود داشت، اما سرنخی بدست نیامد.
پس از گذشت مدتی شکایت مشابهی مطرح شد و از خانه دوم علاوه بر دلار، طلا هم سرقت شده بود. در این سرقت هم سرنخی که منجر به شناسایی و دستگیری سارق شود به دست نیامد.
در فاصله چند ماه دو سرقت مشابه دیگر به ماموران پلیس آگاهی تهران گزارش شد و تحقیقات در این رابطه ادامه داشت تا اینکه فردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: برای مدتی از خانه بیرون رفتم و الان که برگشتم، سر و صدایی شنیدم و به نظرم غریبهای در خانهام است. به همین دلیل از خانه بیرون آمدم و سریع به پلیس زنگ زدم.
به این ترتیب گروهی از ماموران به آنجا رفتند و وارد خانه شدند. آنها مشاهده کردند وسایل به هم ریخته، اما کسی را ندیدند. در همین حین که ماموران در حال بررسی صحنه جرم بودند صدای زنگ تلفن توجهشان را جلب کرد. این در حالی بود که صدا متعلق به گوشی هیچ یک از افراد حاضر در آنجا نبود؛ بنابراین صاحبخانه و ماموران پلیس رد صدا را گرفتند و به کمد لباسها رسیدند. آنها با باز کردن کمد دیدند خدمتکار خانه آنجا مخفی شده است.
با بیرون آوردن زن سارق از کمد مشخص شد فردی که با او تماس گرفته همسرش است که در سرقتها همدستش است. او تماس گرفته بود تا اگر کار همسرش در سرقت تمام شده دنبال او برود و همسرش را با خود ببرد.
زن متهم اعتراف کرد دو سابقه تحت عنوان سرقت از خانهها دارد که به خاطر آن زندان رفته و آخرین بار هم سه سال حبس تحمل کرده است. این زن گفت علاوه بر حبس به رد مال و پس دادن اموال مسروقه محکوم شده که بخشی را پس داده و برای تامین بقیه اموال و همچنین هزینههای زندگیاش مجبور به سرقت دوباره شده است.
این زن گفت: شوهرم شغل درستی ندارد و معتاد است. به همین دلیل تصمیم گرفتم دوباره سرقت کنم. اولین سرقتم در دور جدید از خانه مادر و پسری بود که در یک ساختمان ساکن بودند. پیرزن نیاز به مراقبت داشت، برای همین پسرش در سایت دیوار آگهی داده بودند که پرستار خانگی نیاز دارند. من به خانه آنها رفتم و پس از توافق چند ماه کامل در آنجا کار کردم. هدفم از این کار جلب اعتماد بود. در ادامه نقشهام از روی دسته کلید خانه پیرزن کلیدهایی را ساختم. چند ماه قبل هم وقتی آنها خانه نبودند به خانه آن مادر و پسر رفتم و سرقت کردم. حتی بعد از سرقت هم چندماه به آنجا رفتم تا کسی به من شک نکند. در تمام آن مدت در آن خانه نظافت و آشپزی میکردم تا سر در بیاورم نتیجه پیگریهای پلیس چه شده است. دست آخر هم چند وقت بعد از ماجرای سرقت به بهانه اینکه مادرم بیمار شده و باید به شهرستان بروم تسویه کردم.
بنا به این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت است و تحقیقات از او ادامه دارد.
منبع: سایت جنایی